خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوراهی
[اسم]
le dilemme
/dilˈam/
قابل شمارش
مذکر
1
دوراهی
معضل، مخمصه
1.Comment sortir de ce dilemme ?
1. چگونه از این دوراهی بیرون بیایم؟
2.Être devant un dilemme
2. توی یک دورراهی گیر کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
dilater
dilatation
dilapider
digérer
digue
dilettante
dilettantisme
diligence
diligent
diligenter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان