خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بد کسی را گفتن
[عبارت]
dire du mal
/dˈiʁ dy- mˈal/
1
بد کسی را گفتن
پشت سر کسی بد گفتن
1.Je ne veux pas dire du mal des morts.
1. نمیخواهم پشت سر مردهها بد بگویم.
2.Monsieur le Président, nous savons que les libéraux aiment dire du mal de l'économie canadienne.
2. آقای رئیس جمهور میدانیم که لیبرالها دوست دارند بد اقتصاد کانادایی را بگویند.
3.Tu peux dire du mal d'elle.
3. میتوانی بد او را بگویی.
عبارت متضاد با عبارت بالا dire du bien «خوب کسی را گفتن» است.
مثال: Il dit du bien de Mathilde. به معنی « او خوب ماتیلد را میگوید.»
تصاویر
کلمات نزدیک
dire des bêtises
dire
diplômé
diplôme
diplomatique
dire quelque chose en l'air
direct
directement
directeur
directeur de journal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان