خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مستقیما
2 . به طور بیواسطه
[قید]
directement
/diʀɛktəmɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
مستقیما
یکراست
2
به طور بیواسطه
1.Il s'adresse toujours directement à son chef.
1. او همیشه به طور بیواسطه با رئیسش صحبت میکند.
2.Pour acheter le produit, veuillez directement contacter le vendeur.
2. برای خریدن محصول، لطفا به طور بیواسطه با فروشنده تماس بگیرید.
تصاویر
کلمات نزدیک
direct
dire quelque chose en l'air
dire du mal
dire des bêtises
dire
directeur
directeur de journal
directeur de la photo
directeur de prison
directeur de thèse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان