خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدیر
2 . حاکم
[اسم]
le dirigeant
/diʁiʒɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
مدیر
رئیس، گرداننده
2
حاکم
فرمانروا، رهبر
1.Le roi était un dirigeant sévère et puissant.
1. پادشاه یک حاکم خشک [جدی] و قدرتمند بود.
2.Les dirigeants d'un mouvement.
2. رهبران یک جنبش.
تصاویر
کلمات نزدیک
dirigeable
directrice
directive
direction
directeur des ventes
diriger
dirigisme
disc-jockey
discale
discernement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان