1 . از هم دور شدن 2 . اختلاف داشتن
[فعل]

diverger

/divɛʁʒˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: divergé] [حالت وصفی: divergeant] [فعل کمکی: avoir ]

1 از هم دور شدن

  • 1.Nos chemins ont divergé, je l'ai perdu de vue.
    1. راه هایمان از هم دور شدند، او از دیدم خارج شد.

2 اختلاف داشتن متفاوت بودن

  • 1.Leurs interprétations divergent sur ce point.
    1. برداشت‌هایشان از این مسئله اختلاف دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان