[فعل]

diversifier

/divɛʀsifje/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته کامل: diversifié] [حالت وصفی: diversifiant] [فعل کمکی: avoir ]

1 متنوع کردن تنوع دادن به

  • 1.La commerçante diversifie les produits à la vente.
    1. فروشنده به محصولات تنوع می‌دهد تا خوب به‌فروش بروند.
  • 2.Le cuisinier diversifie ses menus.
    2. آشپز صورت غذاهایش را متنوع می‌کند [به صورت غذاهایش تنوع می‌دهد].

2 (محصولات) متنوعی فروختن (se diversifier)

  • 1.Pour faire face à la crise, ce boulanger a décidé de se diversifier.
    1. برای مقابله با این بحران، این نانوا تصمیم گرفت محصولات متنوعی بفروشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان