Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . خود را سرگرم کردن
2 . (کسی را) سرگرم کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
se divertir
/divɛʀtiʀ/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: diverti]
[حالت وصفی: divertissant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
خود را سرگرم کردن
سرگرم شدن
1.J'ai pensé qu'on pourrait se divertir à la maison.
1. فکر کردم که میتوانیم در خانه خود را سرگرم کنیم.
2.Nous nous sommes bien diverties à cette soirée.
2. ما امشب خودمان را خوب سرگرم کردیم.
2
(کسی را) سرگرم کردن
(divertir)
1.Ce film nous a bien diverti.
1. این فیلم خیلی ما را سرگرم کرد.
2.L'humoriste nous divertit avec ses blagues.
2. کمدین ما را با جوکهایش سرگرم کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
diversité
diversion
diversifier
diversification
diversement
divertissant
divertissement
dividende
divin
divinité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان