[اسم]

la diversité

/divɛʀsite/
قابل شمارش مونث
[جمع: diversités]

1 تنوع گوناگونی

  • 1.En France il y a une grande diversité de paysages.
    1. در "فرانسه"، تنوع بالایی از مناظر وجود دارد.
  • 2.La biodiversité est partout autour de nous ; c'est la diversité de la vie sur Terre
    2. تنوع زیستی همه جا در اطراف ما است؛ این تنوع زندگی روی زمین است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان