خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوابی برای چیزی نداشتن
[عبارت]
donner sa langue au chat
/dɔne sa lɑ̃ɡ o ʃa/
1
جوابی برای چیزی نداشتن
زبانش را گربه خورده
1.Donnez-vous votre langue au chat?
1. زبانتان را گربه خورده است؟
2.Je ne sais pas, je donne ma langue au chat.
2. نمیدانم، جوابی برای چیزی ندارم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "دادن زبانش به گربه" است که کنایه از "جوابی برای چیزی نداشتن" است که در زبان فارسی به اصطلاح "زبانش را گربه خورده است" معروف شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
donner naissance à
donner libre cours à ses émotions
donner les cartes
donner le sein
donner le feu vert
donner sa parole
donner sur
donner un baiser
donner un coup de pied
donner un coup de poing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان