خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راغب
[صفت]
enclin
/ɑ̃klɛ̃/
قابل مقایسه
1
راغب
مستعد، متمایل
1.Il n'est pas enclin à commencer un combat.
1. او راغب به شروع کردن یک نبرد نیست.
2.Les chats sont plus enclins à jouer pendant la nuit.
2. گربهها بیشتر راغب هستند طی شب بازی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
enclencher
enclave
enchérir
enchère
enchevêtré
enclos
enclume
encoche
encoder
encodeur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان