خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لکه چربی یا روغن (جایی) افتادن
[فعل]
encrasser
/ɑ̃kʁasˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: encrassé]
[حالت وصفی: encrassant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
لکه چربی یا روغن (جایی) افتادن
1.La graisse qui encrassait le four.
1. یک لکه چربی که گاز را کثیف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
encourir
encourager
encouragement
encourageant
encornet
encre
encrier
encroûter
encyclopédie
endettement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان