خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جادو کردن
2 . مجذوب کردن
[فعل]
envoûter
/ɑ̃vute/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
جادو کردن
افسون کردن
2
مجذوب کردن
مسحور کردن
1.L'orateur envoûte son auditoire.
1. گوینده، مخاطب را مجذوب میکند.
2.La belle voix de la chanteuse m'a complètement envoûté.
2. صدای زیبای خواننده من را کاملا مسحور کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
envoûtement
envoûtant
envoyé spécial
envoyé
envoyer quelqu'un sur les roses
enzyme
eps
erasmus
ergot
ergoter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان