خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عذرخواهی
2 . عذر
[اسم]
l'excuse
/ɛkskyz/
قابل شمارش
مونث
1
عذرخواهی
معذرت، پوزش
1.Son excuse n'était pas valable.
1. عذرخواهیاش قابلقبول نبود.
2
عذر
بهانه
تصاویر
کلمات نزدیک
excursion
excrétion
excrément
excroissance
excommunier
excuser
excusez-moi, nous aimerions commander, s'il vous plaît.
excusez-moi
excès
excédant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان