خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تبعید کردن
2 . ترک وطن کردن
[فعل]
exiler
/ɛgzile/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تبعید کردن
2
ترک وطن کردن
بیرون رفتن از (میهن خود)
(s'exiler)
1.Il s'exila aux USA après cette affaire.
1. او بعد از این کار به مقصد ایالات متحده ترک وطن کرد.
2.S'exiler de France.
2. بیرون رفتن از فرانسه.
تصاویر
کلمات نزدیک
exil
exigu
exigible
exigibilité
exiger
exilé
existence
existentialisme
exister
exode
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان