خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افراطگرا
2 . افراطی
[اسم]
l'extrémiste
/ɛkstʁemist/
قابل شمارش
مذکر
1
افراطگرا
[صفت]
extrémiste
/ɛkstʁemist/
قابل مقایسه
[حالت مونث: extrémiste]
[مذکر قبل از حرف صدادار: extrémiste]
[جمع مونث: extrémistes]
[جمع مذکر: extrémistes]
2
افراطی
افراطگرایانه
1.C'est un dangereux groupe extrémiste.
1. این یک گروه خطرناک افراطی است.
2.Ces positions extrémistes me font peur.
2. این دیدگاههای افراطی من را میترسانند.
تصاویر
کلمات نزدیک
extraverti
extravagant
extravagance
extraterrestre
extrascolaire
extrémité
extrême
extrême-orient
extrêmement
exténuer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان