خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استخراج کردن
2 . بیرون کشیدن
3 . (از کتاب و غیره) انتخاب کردن
[فعل]
extraire
/ɛkstʁˈɛʁ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: extrait]
[حالت وصفی: extrayant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
استخراج کردن
1.Extraire la houille d'une mine
1. از معدنی زغالسنگ استخراج کردن
2
بیرون کشیدن
بیرون درآوردن
1.Extraire le jus d'un fruit
1. آب میوه را از میوه بیرون کشیدن
2.Il était occupé à extraire les blessés de dessous les décombres.
2. او مشغول بیرون درآوردن مجروحین از زیر آوار بود.
3
(از کتاب و غیره) انتخاب کردن
برگزیدن، گلچین کردن
1.Extraire des passages de plusieurs ouvrages
1. متونی از چندین آثار برگزیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
extrader
extraction
extracommunautaire
extra-utérin
extra-long
extrait
extralucide
extraordinaire
extraordinairement
extrapoler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان