خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کار عجیب
2 . غرابت
3 . دیوانگی
[اسم]
l'extravagance
/ɛkstʀavagɑ̃s/
قابل شمارش
مونث
1
کار عجیب
رفتار عجیب
2
غرابت
عجیب بودن
3
دیوانگی
خل و چل بازی، بیمنطق بودن
1.Faire des extravagances.
1. دیوانگی کردن [دیوانهبازی درآوردن].
2.Martine nous étonne toujours par ses extravagances.
2. "مارتین" همیشه ما را با خل و چل بازیهایش متعجب میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
extraterrestre
extrascolaire
extrapoler
extraordinairement
extraordinaire
extravagant
extraverti
extrémiste
extrémité
extrême
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان