خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افراطی
[صفت]
extravagant
/ɛkstʀavagɑ̃/
قابل مقایسه
[حالت مونث: extravagante]
[جمع مونث: extravagantes]
[جمع مذکر: extravagants]
1
افراطی
بیش از حد
1.Elle est trop extravagante.
1. او خیلی افراطی است.
2.J'ai une extravagante somme d'argent.
2. من مقدار بیش از حدی پول دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
extravagance
extraterrestre
extrascolaire
extrapoler
extraordinairement
extraverti
extrémiste
extrémité
extrême
extrême-orient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان