خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عصبانی کردن
2 . عصبانی شدن
[فعل]
fâcher
/fɑʃe/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
عصبانی کردن
خشمگین کردن
2
عصبانی شدن
خشمگین شدن
(se fâcher)
1.Il s'est fâché.
1. او عصبانی شده است.
2.Si tu continues, je vais me fâcher.
2. اگر تو ادامه بدهی من عصبانی خواهم شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fuyard
fuyant
futé
futuroscope
futur
fâcheux
fâché
fève
fébrile
fébrilité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان