خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نما
[اسم]
la façade
/fasad/
قابل شمارش
مونث
[جمع: façades]
1
نما
ظاهر، نمای ساختمان
1.Il faut admirer les façades de pierre de ce château.
1. نماهای سنگی این کاخ را باید تحسین کرد.
2.J'aime beaucoup la façade de bois de ces maisons.
2. نمای چوبی این خانهها را خیلی دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
fayot
fax
favoritisme
favorite
favoriser
façon
façonner
faîte
faïence
fb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان