خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پستچی
[اسم]
le facteur
/faktœʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: facteurs]
[مونث: factrice]
1
پستچی
نامهرسان
1.J'ai travaillé longtemps comme facteur.
1. من مدت زیادی به عنوان پستچی کار کرده ام.
2.Le facteur me cache quelque chose.
2. پستچی چیزی را از من مخفی می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
faciès
facilité
faciliter
facilement
facile
factice
faction
factrice
factuel
facturation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان