خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خرید رفتن
[عبارت]
faire des courses
/fɛʁ de kuʁs/
1
به خرید رفتن
خرید کردن
1.Je reviens tout de suite, je vais juste faire des courses.
1. من زود میآیم، من فقط به خرید میروم.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire des achats
faire demi-tour
faire de son mieux
faire de la prison
faire de la luge
faire des double journée
faire des emplettes
faire des grimaces
faire des histoires
faire des travaux
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان