خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باعث آروغ زدن (بچه) شدن
[عبارت]
faire faire un rot
/fɛʀ fɛʀ œ̃ ʀo/
1
باعث آروغ زدن (بچه) شدن
آروغ زدن
1.Dois-je faire faire un rot après chaque boire?
1. باید بعد از هر نوشیدن، باعث آروغ زدن [بچه] بشوم [کاری کنم آروغ بزند]؟
2.Essayez de lui faire faire un rot.
2. تلاش کنید تا [بچه] آروغش را بزند.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire défiler l'écran
faire du stop
faire du ski
faire du shopping
faire du patinage
faire feu de tout bois
faire froid
faire l'acquisition de
faire l'âne pour avoir du son
faire l'éloge de
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان