1 . گردگیری کردن
[عبارت]

faire la poussière

/fɛʁ la pusjɛʁ/

1 گردگیری کردن

  • 1.Comme ma femme est asthmatique, je fais la poussière.
    1. چون همسرم مبتلا به آسم است من گردگیری می‌کنم.
  • 2.J'ai oublié de faire la poussière.
    2. من فراموش کردم گردگیری کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان