خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به هدف زدن
[عبارت]
faire mouche
/fɛʁ muʃ/
1
به هدف زدن
به مقصود خود رسیدن
1.Quand j'ai vu sa réaction, j'ai compris que je venais de faire mouche.
1. هنگامی که عکسالعملش را دیدم، متوجه شدم که به هدف زدهام.
2.Soyez prêts à faire mouche!
2. آماده باشید که به مقصودتان برسید!
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "با همه ضربات به مگس (ضربه) زدن" است که کنایه از "به هدف زدن" و یا "به مقصود خود رسیدن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
faire mal
faire main basse sur
faire l’objet de poursuites
faire les soldes
faire les magasins
faire mourir à petit feu
faire paraître quelque chose
faire part
faire partie
faire passer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان