1 . شبح 2 . (فرد) بسیار رنگ‌پریده 3 . توهم
[اسم]

le fantôme

/fɑ̃tom/
قابل شمارش مذکر

1 شبح روح

  • 1.Certains croient aux fantômes.
    1. برخی (افراد) به روح‌ها اعتقاد دارند.
  • 2.Le fantôme de la reine apparaît dans le château.
    2. شبح ملکه در قصر ظاهر می‌شود.

2 (فرد) بسیار رنگ‌پریده

3 توهم وهم، خیال

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان