1 . مجذوب
[صفت]

fasciné

/fasine/
قابل مقایسه

1 مجذوب شیفته

  • 1.Le public était fasciné par le spectacle.
    1. جمعیت مجذوب نمایش شده بود.
  • 2.Les enfants, fascinés, applaudirent le magicien.
    2. بچه‌ها، مجذوب، شعبده‌باز را تشویق کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان