1 . خیره‌کننده
[صفت]

fascinant

/fasinɑ̃/
قابل مقایسه

1 خیره‌کننده مسحورکننده

  • 1.La raie est un animal marin fascinant.
    1. سفره‌ماهی حیوان دریایی خیره‌کننده‌ای است.
  • 2.Voyager dans le temps est un concept fascinant.
    2. سفر کردن در زمان یک ایده مسحور‌کننده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان