خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خاطر نبود
[عبارت]
faute de
/fˈot də-/
1
به خاطر نبود
بدلیل عدم
faute de temps/d'argent...
به خاطر نبود وقت/پول...
Faute de place, certains se sont assis par terre.
به خاطر نبود جا بعضیها روی زمین نشستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
faute
faut-il des chaussures spéciales?
fausser
faussement
fausse couche
faute professionnelle
fauteuil
fauteuil roulant
fauteur
fautif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان