خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شهادت دروغ
[اسم]
le faux témoignage
/fo temwanjaʒ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: faux témoignages]
1
شهادت دروغ
سوگند دروغ (در دادگاه)
1.Je dis que c'est un faux témoignage.
1. من میگویم که این یک شهادت دروغ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
faux
fauvisme
fauvette
fauve
fautif
faux-filet
faux-monnayeur
faux-semblant
faveur
favorable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان