1 . مساعد 2 . موافق 3 . رضایت‌بخش
[صفت]

favorable

/favɔʀabl/
قابل مقایسه

1 مساعد مناسب

2 موافق

  • 1.Le directeur est favorable aux négociations.
    1. مدیر با مذاکرات موافق است.
  • 2.Mes collègues ont toujours été favorables à mes idées.
    2. همکارانم همیشه با نظراتم موافق بوده‌اند.

3 رضایت‌بخش خوب

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان