1 . شکست
[اسم]

le flop

/flɔp/
قابل شمارش مذکر

1 شکست ناکامی، عدم موفقیت

  • 1.Le nouvel album du groupe a fait un flop.
    1. آلبوم جدید گروه با شکست مواجه شد.
  • 2.Son dernier disque est un flop !
    2. آخرین صفحه [دیسک]شان یک ناکامی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان