خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متمرکز کردن
2 . تمرکز کردن
[فعل]
focaliser
/fɔkalize/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
متمرکز کردن
2
تمرکز کردن
متمرکز شدن
1.Beaucoup de sujets t'intéressent, mais tu devrais te focaliser sur les langues étrangères.
1. مباحث زیادی برایت جالب است، اما تو باید روی زبانهای خارجی تمرکز کنی.
2.Se focaliser sur les points essentiels.
2. تمرکز کردن روی نکات اصلی.
تصاویر
کلمات نزدیک
focalisation
focal
foc
fmi
fm
foi
foie
foie de volaille
foie gras
foin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان