1 . متمرکز کردن 2 . تمرکز کردن
[فعل]

focaliser

/fɔkalize/
فعل گذرا و ناگذر

1 متمرکز کردن

2 تمرکز کردن متمرکز شدن

  • 1.Beaucoup de sujets t'intéressent, mais tu devrais te focaliser sur les langues étrangères.
    1. مباحث زیادی برایت جالب است، اما تو باید روی زبان‌های خارجی تمرکز کنی.
  • 2.Se focaliser sur les points essentiels.
    2. تمرکز کردن روی نکات اصلی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان