خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دویدن (آهسته)
[اسم]
le footing
/futiŋ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: footings]
1
دویدن (آهسته)
1.Il fait du footing chaque matin au bois de Boulogne.
1. او هر روز صبح در جنگل "بولونی" (آهسته) می دود.
تصاویر
کلمات نزدیک
footballeur
football
foot
foodtruck
fonts
forage
forain
force
forcené
forcer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان