خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) سوراخ کردن
[اسم]
le forage
/fɔʁˈaʒ/
قابل شمارش
مذکر
1
(عمل) سوراخ کردن
حفاری ، کندن
1.Forage d'un puits
1. حفاری یک چاه
تصاویر
کلمات نزدیک
footing
footballeur
football
foot
foodtruck
forain
force
forcené
forcer
forces
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان