خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گذشتن (از)
[فعل]
franchir
/fʀɑ̃ʃiʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: franchi]
[حالت وصفی: franchissant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
گذشتن (از)
عبور کردن (از)، پشت سر گذاشتن
1.Elle a franchi tous les obstacles.
1. او از همه موانع گذشته است.
2.Le marin a franchi l'océan tout seul.
2. ملوان کاملا تنها از اقیانوس عبور کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
franchement
france métropolitaine
france
franc-parler
franc-maçonnerie
franchise
franchiser
franchissement
francilien
francis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان