خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرانسوی کردن
[اسم]
la francisation
/fʀɑ̃sizasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
فرانسوی کردن
1.Cette école aide à la francisation des enfants étrangers.
1. این مدرسه به فرانسوی کردن بچههای خارجی کمک میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
francis
francilien
franchissement
franchiser
franchise
francisco
franciser
franco
francofolies
francophone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان