خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدیر
[اسم]
le gérant
/ʒeʀɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
مدیر
سرپرست، ناظر
1.Le gérant a supprimé toutes les anciennes procédures.
1. مدیر تمام شیوههای قدیمی را از بین برده است.
2.Pierre est le gérant de la station-service.
2. "پییر" سرپرست تعمیرگاه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
géranium
gérance
gérald
gérable
géothermique
gérard
gérer
gériatrie
gérondif
gésier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان