1 . اذیت کردن
[فعل]

gêner

/ʒene/
فعل گذرا
[گذشته کامل: gêné] [حالت وصفی: gênant] [فعل کمکی: avoir ]

1 اذیت کردن معذب کردن

  • 1.Cette question gêne le directeur.
    1. این سوال مدیر را معذب می‌کند.
  • 2.Le bruit de la rue me gêne la nuit.
    2. شب‌ها سر و صدای خیابان مرا اذیت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان