خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بطن (مجازی)
[اسم]
le giron
/ʒiʁɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
بطن (مجازی)
1.Cette entreprise n'est plus dans le giron de la famille.
1. این شرکت دیگر در بطن خانواده نیست.
2.Enfant élevé dans le giron familial.
2. بچه پرورش یافته [بزرگ شده] در بطن خانوادگی.
تصاویر
کلمات نزدیک
girolle
girofle
girlsband
giratoire
girafe
girouette
gisement
gitan
givrant
givre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان