خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نخودی خندیدن
2 . هرهر خندیدن
[فعل]
glousser
/gluse/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: gloussé]
[حالت وصفی: gloussant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
نخودی خندیدن
ریز ریز خندیدن
1.Assisses à une table, les jeunes filles gloussaient.
1. (به حالت) نشسته پشت یک میز، دخترهای جوان نخودی میخندیدند.
2.Je les ai entendus glousser.
2. من (صدای) ریز ریز خندیدن آنها را شنیدم.
2
هرهر خندیدن
به شکل احمقانهای خندیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
gloussement
glotte
glossaire
gloser
glose
glouton
glu
gluant
glucide
glycémie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان