1 . نخودی خندیدن 2 . هرهر خندیدن
[فعل]

glousser

/gluse/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: gloussé] [حالت وصفی: gloussant] [فعل کمکی: avoir ]

1 نخودی خندیدن ریز ریز خندیدن

  • 1.Assisses à une table, les jeunes filles gloussaient.
    1. (به حالت) نشسته پشت یک میز، دخترهای جوان نخودی می‌خندیدند.
  • 2.Je les ai entendus glousser.
    2. من (صدای) ریز ریز خندیدن آنها را شنیدم.

2 هرهر خندیدن به شکل احمقانه‌ای خندیدن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان