خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کپل
[اسم]
la hanche
/’ɑ̃ʃ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: hanches]
1
کپل
کفل، سرین
1.Je suppose que la hanche de père est déjà guérie.
1. حدس می زنم که کفل پدر الان دیگر خوب شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hamster
hamlet
hameçon
hameau
hamburger
handicap
handicaper
handicapé
hangar
hanneton
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان