1 . غیرقابل پیش‌بینی
[صفت]

imprévisible

/ɛ̃pʀevizibl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: imprévisible] [مذکر قبل از حرف صدادار: imprévisible] [جمع مونث: imprévisibles] [جمع مذکر: imprévisibles]

1 غیرقابل پیش‌بینی پیش‌بینی ناپذیر

  • 1.Chaque action peut avoir des conséquences imprévisibles.
    1. هر عمل می‌تواند عواقب پیش‌بینی ناپذیری داشته باشد.
  • 2.Ses réactions à cette nouvelle sont imprévisibles.
    2. عکس‌العمل‌های او به این خبر غیرقابل پیش‌بینی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان