خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افتتاح کردن
[فعل]
inaugurer
/inogyʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: inauguré]
[حالت وصفی: inaugurant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
افتتاح کردن
1.Le Maire inaugure la piscine municipale.
1. شهردار استخر شهرداری را افتتاح میکند.
2.Le maire inaugurera la nouvelle bibliothèque lors d'une cérémonie.
2. شهردار طی یک جشن، کتابخانهی جدید را افتتاح خواهد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
inauguration
inaugural
inaudible
inattention
inattentif
inavouable
inavoué
incalculable
incandescent
incapable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان