خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ایراد
[اسم]
l'inconvénient
/ɛ̃kɔ̃venjɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: inconvénients]
1
ایراد
ضرر
1.Il n'y a pas d'inconvénient à prendre ce médicament
1. خوردن این دارو ضرری ندارد.
2.Quels sont les avantages et les inconvénients de la télévision ?
2. مزیت و مضرات تلویزیون چیست ؟
3.Si vous n'y voyez pas d'inconvénient.
3. اگر از نظر شما ایرادی ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
inconvenant
inconvenance
incontrôlable
incontournable
incontinent
incorporer
incorrect
incorrection
incorrigible
incorruptibilité
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان