خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حقارت
2 . نقص
3 . زیردست بودن
[اسم]
l'infériorité
/ɛ̃feʀjɔʀite/
قابل شمارش
مونث
1
حقارت
کوچکی
1.Sentiment d'infériorité.
1. احساس حقارت.
2
نقص
ضعف
3
زیردست بودن
1.Maintenir qqn dans une situation d'infériorité.
1. کسی را در وضعیت زیردست بودن نگه داشتن.
2.Son infériorité l'empêche de le contredire.
2. زیردست بودنش مانع از مخالفتش با او شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
inférieur
infâme
infusion
infuser
infructueux
ingestion
ingrat
ingratitude
ingrédient
ingurgiter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان