1 . در ابتدا
[قید]

initialement

/inisjalmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 در ابتدا در آغاز، نخست

  • 1.Il était prévu, initialement, qu'elle ne participerait pas à ce projet.
    1. در ابتدا، پیش‌بینی شده بود که او در این پروژه شرکت نخواهد کرد.
  • 2.Initialement, nos projets étaient plus modestes.
    2. در آغاز، طرح‌های ما ساده‌تر بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان