خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدانشدنی
2 . دوست همیشگی
3 . مرغ عشق
[صفت]
inséparable
/ɛ̃sepaʀabl/
قابل مقایسه
1
جدانشدنی
لاینفک
[اسم]
l'inséparable
/ɛ̃sepaʀabl/
قابل شمارش
مذکر
2
دوست همیشگی
یار جانی
1.Luc et Mathieu sont connus comme les inséparables du collège.
1. "لوک" و "متیو" در مدرسه به عنوان دوستهای همیشگی شناخته شده هستند.
3
مرغ عشق
(les inséparable)
تصاویر
کلمات نزدیک
insémination
insécurité
insurrection
insurmontable
insurgé
insérer
intact
intarissable
intellect
intellectuel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان