خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آب و هوای بد
[اسم]
les intempéries
/ɛ̃tɑ̃peʀi/
قابل شمارش
جمع مونث
1
آب و هوای بد
باد و باران
1.Elle est venue malgré les intempéries.
1. او علیرغم آب و هوای بد آمده است.
2.Les marins doivent faire face aux intempéries.
2. ملوانان باید با باد و باران [آب و هوای بد] مواجه شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
intemporel
intempestif
intelligible
intelligent
intelligence
intenable
intendance
intendant
intense
intensif
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان