خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهمان
[اسم]
l'invité
/ɛ̃vite/
قابل شمارش
مذکر
1
مهمان
مدعو
1.Il y a cent invités à leur mariage.
1. در (جشن) عروسی آنها 100 مهمان وجود داشت.
2.Les invités sont arrivés avec un cadeau.
2. مدعوین با یک هدیه رسیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
inviter
invitation
invisible
inviolable
invincible
invivable
invocation
involontaire
invoquer
invraisemblable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان